کم عمق ها به بهشت نمی روند
چند روزی است که کتاب کم عمق ها را دست گرفته ام.
موضوع اصلی کتاب بررسی تاثیر اینترنت و فضای دیجیتال بر مغز ماست. قبل تر از این از نظریات افراد مختلفی در مورد تاثیر تکنولوژی های جدید بر نحوه تفکر انسان را شنیده بودم و این کتاب را در ادامه آن مطالعه می کنم. در دنیایی که خواه یا ناخواه زندگیمان آمیخته با اینترنت است مطالعه چنین کتابی که می تواند باعث استفاده آگاهانه تر ما از ابزارهای جدید شود بسیار ارزشمند است.
مترجم کتاب امیر سپهرام است و نشر مازیار آن را منتشر کرده است. از طریق این لینک می توانید کتاب را تهیه کنید.
در ادامه مطلب قسمتی از مقدمه مترجم را با هم میخوانیم:
"کتاب حاضر، کاری است بسیار ارزشمند و نتیجه تحقیقی گسترده و میان رشتهای در باب تاثیر فناوری اطلاعات، به ویژه اینترنت، و دیگر فناوری های وابسته بر ساختار و شیوه تفکر بشر و در نتیجه شیوه مطالعه، نگارش و تعاملش با دیگران. نویسنده در بخش های مختلف به فیزیولوژی مغز، کارکرد حافظه، تاریخچه فناوریهای فکری، نقش موتورهای جستجوی وبی و به خصوص شرکت گوگل و دیگر موارد مرتبط می پردازد تا بتواند دلیل و نحوه تاثیر این فناوری را بر تفکر بشر نشان دهد تا در نهایت ریشه این بی حوصلگی در مطالعه را بیابد و نشان دهد که چرا عموم مردم قرن بیست و یکم، سطحی تر از گذشته مطالعه میکنند و با این که حجم بیشتری از اطلاعات در دسترس شان است، کم عمق تر شده اند.
نویسنده تلاش کرده و موفق هم بوده که بی طرف بماند، به حقایق علمی و پژوهشی اکتفا کند و از ابراز نظر احساساتی بپرهیزد، در تمام بخش های کتاب از نتیجه مطالعاتش نتیجه منطقی بگیرد و با ارجاع به پژوهش ها و نوشته های فراوان، به علل کاهش تمرکز و گرایش به خواندن متون کوتاه، به صورت هایپر لینکی و پرشی، در نسل اینترنت بپردازد و خطر کم عمق شدن را نشان دهد.
از این رو کتاب را تهیه کردم، خواندم، لذت بردم، از وضعیتم آگاه تر شدم و تصمیم گرفتم خواندههایم را با کتاب خوانان فارسی زبان با اشتراک بگذارم. چرا که نسل اینترنت باز و وب گرد ایران- با تمام محدودیت هایش- به شدت از این فناوری وارداتی استقبال کرده و آن را به کار گرفته است، بی آن که از جوانب و عواقب آن آگاهی درست و کاملی کسب کرده باشد. هرچند، روند جهانی بی اعتنایی به تبعات فناوری نیز جز این نبوده، اما دست کم، پیشینه فناوری در غرب بسیار بیشتر بوده و در باب تبعات آن بحثهای علمی و فنی بیشتری صورت گرفته است.
الغرض نتیجه آن تصمیم، این شد که اکنون ترجمه این کتاب پیش وی شما است. لطیفه ای قدیمی هست که می گوید: رندی از شیخی میپرسد وقت خواب ریشش را زیر لحاف می گذارد یا روی آن. مدتی بعد شیخ او را میبیند و لعنتش میکند که خوابش را آشفته کرده؛ چرا که قبل از خواب مدام به این فکر میکند که با ریشش چه باید بکند! کتاب کم عمق ها هم خواب مرا آشفته کرد، اما، من نه تنها نیکلاس کار را لعن نمیکنم بلکه سپاسگزار اویم که هر بار مطلبی را میخوانم، هشدار میدهم که آهسته! از زمان خواندن این کتاب، سرعتم را روی اینترنت کمتر کردهام و به عوامل حواس پرت کن پراکنده در صفحات وب توجه بسیار کمتری نشان میدهم. سعی می کنم بیخودی روی لینک ها و تبلیغ هایی که چشمم را به سمت خود میکشند، کلیک نکنم و و تمرکز کنم روی خود مطلب. گمان میکنم امسال وضعم بهتر از سال قبل است؛ تا سال بعد و بعدتر شود!
هرچند شاید مطالعه این کتاب خواب اینترنتی شما را هم بیاشوبد، اما قطعا به خواندنش می ارزد و از خطر کم عمق شدن حفظ تان میکند."